پایداری خوراک صنعت در گرو صرفه‌جویی مصرف گاز بخش خانگی

گاز طبیعی به عنوان یک سوخت پاک در طی دو دهه گذشته، سهم قابل توجهی از منابع انرژی ایران را به خود اختصاص داده است. پس از کشف و توسعه بزرگترین میدان گازی دنیا، یعنی پارس جنوبی شرایط مناسب تولید و عرضه وسیع گاز طبیعی (متان) در کشور به صورت قابل ملاحظه‌ای ایجاد شد. از این رو بخش‌های مختلف مصرف تحت تأثیر این حجم از عرضه گاز طبیعی قرار گرفت. در حال حاضر بیش از ۵۰% از سبد انرژی کشور به گاز طبیعی اختصاص دارد. مطمئنا کاهش تکلیفی تولید نفت نیز جایگاه گاز طبیعی را در سبد انرژی کشور پررنگ‌تر و صد البته با اهمیت‌تر کرده است.

اگر بخواهیم یک نگاه جامع به زنجیره تولید تا مصرف گاز طبیعی در کشور داشته باشیم، به نمودار ذیل خواهیم رسید که به خوبی این مهم را به تصویر می‌کشد. در سال ۱۳۹۸ به طور متوسط روزانه ۷۲۴ میلیون متر مکعب گاز طبیعی به شرکت ملی گاز تحویل داده شده است. پس از پالایش و تصفیه گاز ورودی به مجتمع‌های فرآورش گاز، در مجموع به طور متوسط روزانه ۶۸۰ میلیون متر مکعب گاز طبیعی جهت انتقال و تحویل به مبادی مصرف، وارد خطوط لوله سراسری انتقال گاز می‌شود.

از این مقدار گاز حدود ۱۹ میلیون مترمکعب آن به عنوان سوخت و مقداری هم اتلاف در شبکه توزیع مورد مصرف قرا ر می‌گیرد.به میزان ۱۶ میلیون مترمکعب آن نیز به طور متوسط به منظور افزایش بازیافت میادین نفتی به مخازن تزریق می شود. به طور متوسط ۷ میلیون متر مکعب از گاز تحویلی به شبکه انتقال نیز وارد مخازن زیرزمینی (شوریجه و سراجه) می‌شود. نهایتا در سال ۹۸ به طور متوسط روزانه ۴۸ میلیون متر مکعب گاز طبیعی صادر شده است.

روزانه به طور متوسط ۵۹۰ میلیون متر مکعب گاز موجود در خطوط سراسری انتقال گاز به سه بخش مصرف خانگی، تجاری و صنایع غیر عمده، نیروگاه‌ها و نهایتا صنایع عمده تحویل داده می‌شود. متوسط مصرف روزانه بخش خانگی، تجاری و صنایع غیرعمده در سال ۱۳۹۸ در حدود ۳۱۰ میلیون مترمکعب برآورد شده است. این بخش به عنوان بزرگترین بخش مصرف کننده گاز طبیعی در کشور است. پس از این بخش، نیروگاه‌ها نیز به صورت متوسط روزانه ۱۶۵ میلیون متر مکعب گاز طبیعی در سال ۹۸ تحویل گرفته‌اند. صنایع عمده که شامل چهار صنعت پتروشیمی، فولاد، پالایش و سیمان می‌شود نیز روزانه به طور متوسط ۱۱۵ میلیون متر مکعب گاز طبیعی به عنوان تأمین خوراک و سوخت خود از شبکه سراسری گاز طبیعی در سال ۱۳۹۸ دریافت کرده‌اند.

مقایسه سهم بخش‌های مختلف گازرسانی از متوسط مصرف روزانه گاز در ماه‌های مختلف سال، نکات جالبی را به همراه خود دارد. همان طور که در نمودار بالا به خوبی قابل مشاهده است، در چهار ماه سرد سال، مصرف قابل توجه بخش خانگی، تجاری و صنایع غیرعمده سبب شده است که سایر بخش‌ها تحت تأثیر این بخش قرار بگیرند و متوسط مصرف ماهانه در آبان تا بهمن ماه سال ۱۳۹۸ از متوسط مصرف روزانه فاصله جدی بگیرد. نگاه تحلیلی به مصرف بخش‌های مختلف گویای نکات بسیار مهمی است که در شکل ذیل مشخص است.

همان طور که در جدول فوق مشخص است، متوسط مصرف روزانه گاز طبیعی در بخش خانگی، تجاری و صنایع غیرعمده ۳۱۰ میلیون متر مکعب است، منتها مقدار بیشینه آن در بهمن ماه سال ۱۳۹۸، به ۵۶۷ میلیون مترمکعب رسیده است. همچنین کمینه مقدار آن نیز در تیر ماه ۱۳۹۸ به مقدار ۱۴۷ میلیون متر مکعب در روز کاهش پیدا کرده است. اختلاف مقدار بیشینه و کمینه مصرف در این بخش ۴۲۰ میلیون متر مکعب است. بخش نیروگاهی نیز تحت تأثیر بخش خانگی، تجاری و صنایع غیرعمده، سعی کرده است که نیاز خودش را منطبق با این بخش در ماه‌های سرد سال تغییر دهد به طوری که متوسط روزانه این بخش در سال ۱۳۹۸ معادل ۱۶۵ میلیون متر مکعب برآورده شده است. مقدار بیشینه آن در در مرداد ماه ۲۵۵ میلیون متر مکعب و مقدار کمینه آن نیز در ماه آذر ۱۳۹۸ در حدود ۷۸ میلیون متر مکعب گزارش شده است. اختلاف بیشینه و کمینه این بخش نیز ۱۷۷ میلیون متر مکعب است.

بخش صنایع غیر عمده به مراتب با نوسان کمتری در ماه‌های مختلف سال مواجه است، به طوری که مقدار متوسط مصرف روزانه این بخش در سال ۱۳۹۸ معادل ۱۱۵ میلیون متر مکعب گزارش شده است و مقدار بیشینه و کمینه آن نیز به ترتیب ۱۲۶ و ۷۵ میلیون متر مکعب بوده است. مقدار اختلاف بیشینه و کمینه این بخش نیز ۵۱ میلیون متر مکعب در روز است که عمدتا در چهار ماه سرد سال تحت تأثیر مصرف بخش خانگی، تجاری و صنایع غیر عمده قرار می‌گیرد.

اگر نگاه دقیق‌تری به مصرف صنایع عمده و صنایع مختلف این بخش از تقاضا داشته باشیم، به این موضوع خواهیم رسید که این صنعت با توجه به این که از گاز طبیعی به عنوان خوراک و سوخت مورد نیاز خود استفاده می کند، تقاضای آن از ثبات نسبتا قابل قبول و صد البته قابل پیش‌بینی برخوردار است. اما همان طور که مشخص است با شدت بسیار زیادی این صنایع مادر و زیرساختی کشور، در سه ماه آذر، دی و بهمن ماه سال ۱۳۹۸، به دلیل کمبود گاز طبیعی، بخشی از نیاز خود به گاز را از دست داده‌اند. مطمئنا این مهم بدین معنا است که این بنگاه‌های تولیدی باید جریان تولید خود را متوقف نمایند.

اگر دقیق‌تر شویم به این موضوع خواهیم رسید که سه صنعت پتروشیمی، فولاد و سیمان که از جمله صنایع راهبردی و ارزآور برای کشور هستند، دچار چنین تلاطمی در تأمین خوراک و سوخت مورد نیاز خود می‌شوند.

در شکل ذیل به طور دقیق تر مصرف صنایع کشور مورد بررسی قرار گرفته است. صنعت پتروشیمی به طور متوسط در سال ۱۳۹۸ حدود ۵۵ میلیون متر مکعب در روز گاز مصرف کرده است. مقدار کمینه و بیشینه این صنعت نیز به ترتیب ۳۷ و ۶۱ است که نشان از اختلاف ۲۴ میلیون متر مکعبی در روز است. صنعت فولاد در رتبه دوم قرار گرفته است. متوسط نیاز روزانه این صنعت در سال ۱۳۹۸ حدود ۲۵ میلیون مترمکعب بوده است که مقدار کمینه و بیشینه این بخش از صنعت نیز ۱۲ میلیون متر مکعب در روز گزارش شده است. صنعت سیمان نیز که به طور متوسط روزانه ۱۶ میلیون متر مکعب گاز طبیعی در سال ۱۳۹۸ مصرف کرده است. در ماه‌های سرد سال، مقدار کمینه گاز طبیعی ورودی به این صنعت تنها ۵ میلیون متر مکعب بوده است که با مقدار بیشینه این صنعت که ۲۲ میلیون متر مکعب است، فاصله ۱۷ میلیون متر مکعبی دارد که نشان از فاصله قابل توجهی است.

مرکز مطالعات زنجیره ارزش معتقد است که مصرف غیر قابل کنترل و افزایشی بخش خانگی و تجاری در سال‌های اخیر و در ماه‌های سرد سال سبب شده است که بخش صنعت حداقل در چهار ماه سرد سال (آبان تا بهمن) با اختلال در زنجیره تأمین خوراک و سوخت مورد نیاز خود مواجه شود. همان طور که در شکل ذیل مشخص است، بخش خانگی، تجاری و صنایع غیر عمده از آبان ماه تا بهمن ماه با افزایش ۲۰۵ میلیون متر مکعبی در تقاضای گاز مواجه بوده (افزایش از ۳۶۲ به ۵۶۷ میلیون مترمکعب در روز) که این افزایش شدید و قابل توجه، سایر بخش‌ها از جمله صنایع نیروگاهی و صنایع راهبردی همچون پتروشیمی و فولاد را تحت تأثیر خود قرار داده است. به طوری که متوسط مصرف روزانه گاز طبیعی مورد نیاز صنعت پتروشیمی در دو ماه دی و بهمن سال ۱۳۹۸ با کمبود مواجه شده است و عملا بخش خانگی و تجاری سهم این صنایع را از آن خود کرده است.

با توجه به اهمیت صنایع پتروشیمی، فولاد و سیمان در تولید و تراز تجاری کشور، لذا منطقی به نظر می‌رسد که با روش‌های مختلف نسبت به تأمین پایدار خوراک و سوخت مورد نیاز صنایع اقدام شود. مقایسه کمبود گاز این صنایع در چهار ماه سرد سال با حجم تقاضای بخش خانگی و تجاری حاکی از ان است که تنها با ۱۰% صرفه‌جویی می‌توان نسبت به تأمین پایدار گاز طبیعی این صنایع اقدام نمود. از طرف دیگر باید این مهم را نیز در ذهن داشت که با توجه به اجرایی شدن برنامه‌های جهش دوم و جهش سوم صنعت پتروشیمی و همچنین برنامه‌های توسعه صنایع فولاد و سیمان، نیاز این صنایع به گاز طبیعی در سال‌های پیش رو، بیش از پیش خواهد شد که مطمئنا در صورت عدم توجه به مدیریت تقاضا با تأکید بر بخش‌های پرمصرف خانگی و تجاری خوراک و سوخت مورد نیاز این صنایع با مشکل جدی مواجه خواهد شد.

مطمئنا طراحی سبد بهینه انرژی برای کشور و تعیین سهم هر یک از حامل‌های انرژی فسیلی و تجدیدپذیر در کنار طراحی و به کارگیری قواعد غیر قیمتی و قیمتی می‌بایست از سمت نهادهای ذی ربط اعمال گردد. امیدواریم که نسبت به ذخایر نفت و گاز کشور و الزامات توسعه و به کارگیری آنها واقع بین باشیم و بدانیم که منابع فسیلی، منابعی محدود و رو به پایان هستند.

 

لینک PDF یادداشت

اشتراک گذاری

لینک کوتاه

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

یادداشت پیشنهادی
مرکز مطالعات زنجیره ارزش

آدرس : تهران، میدان تیموری، بلوار صالحی، برج فنـاوری شریف، طبقه 7، واحد 710، شرکت زنجیره ارزش نفت و گاز مهام

کد پستی: 1459965193

تلفن: 92002710-021

ایمیل: Info@VCMstudy.ir

گروه مدیریت زنجیره ارزش

مرکز مطالعات زنجیره ارزش یکی از مجموعه های وابسته به گروه مدیریت زنجیره ارزش (شرکت دانش بنیان زنجیره ارزش نفت و گاز مهام) می‌باشد. رسالت ما در این گروه بر این است که با ایجاد زیرساخت‌های تولید و مدیریت محتوا، و ارائه خدمات مشاوره مدیریت در مسیر کمک به توسعه یکپارچه، متوازن و پایدار صنعت نفت و گاز کشور گامی هر چند کوچک برداریم.

.Copyright © 2015-2023 VCMstudy.All rights reserved

سلام! خوش آمدید...
شما اشتراک فعال ندارید!